فروشگاه

از پارس تا ایران (خاطرات برادران مولیتور، کارمندان بلژیکی دولت ایران)
7 دی 1402
ایران، مقدمۀ کوتاه
7 دی 1402
نمایش همه

خاطرات روزانه شاهزاده حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه) – جلد دوم: ۱۱ ربیع الثانی ۱۳۰۲ الی سلخ رمضان ۱۳۰۷

تومان۵۰۰,۰۰۰

خاطره‌نویسی راهی برای زنده‌ نگهداشتن خاطرات و تجربیات یک فرد است و به مفهوم امروزی آن از اواسط دورۀ قاجار به دلیل رویارویی ایرانیان با غرب و آشنایی با اروپایی‌ها شکل گرفت و به‌ویژه درباریان از آن استفاده می‌کردند. عمادالسلطنه برادرزادۀ ناصرالدین‌شاه به پیروی از پدر، از دوره نوجوانی به نگارش خاطرات روزانه خود اهتمام ورزید. حاصل این علاقه و تلاش در طول عمر عمادالسلطنه ۴۵ دفترچه دست‌نوشته است.
***
«…اعلیحضرت می‌فرمودند اگرچه امروز خرس شکار نشده، ولی ۱۲۰ تومان منفعت کردیم. این منفعت از اینجاست که هروقت خرسی شکار می‌شود، باید جوراب یکی از حرم که معلوم نشد کدام است به پای خرس بکنم، چون که خیلی پایش بزرگ است. بعد از آنکه جوراب را به پای خرس کردیم، پنجاه تومان انعام بدهیم و همچین جوراب یکی از خواجه سرایان را، و پنجاه تومان هم به او بدهیم و کلاه سید اسمعیل خواجه را هم به سر خرس بگذاریم، بیست تومان هم به او بدهیم و این مدتی است رسم شده نمی‌توان نکرد. پس امروز که شکار نشد، ۱۲۰ تومان منفعت شد….» (فی جمعه غره ذیحجه‌الحرام ۱۳۰۵)
◽️برگرفته از خاطرات روزنامه حسینقلی میرزا عمادالسلطنه

توضیحات

خاطره‌نویسی راهی برای زنده‌ نگهداشتن خاطرات و تجربیات یک فرد است و به مفهوم امروزی آن از اواسط دورۀ قاجار به دلیل رویارویی ایرانیان با غرب و آشنایی با اروپایی‌ها شکل گرفت و به‌ویژه درباریان از آن استفاده می‌کردند. عمادالسلطنه برادرزادۀ ناصرالدین‌شاه به پیروی از پدر، از دوره نوجوانی به نگارش خاطرات روزانه خود اهتمام ورزید. حاصل این علاقه و تلاش در طول عمر عمادالسلطنه ۴۵ دفترچه دست‌نوشته است.
***
«…اعلیحضرت می‌فرمودند اگرچه امروز خرس شکار نشده، ولی ۱۲۰ تومان منفعت کردیم. این منفعت از اینجاست که هروقت خرسی شکار می‌شود، باید جوراب یکی از حرم که معلوم نشد کدام است به پای خرس بکنم، چون که خیلی پایش بزرگ است. بعد از آنکه جوراب را به پای خرس کردیم، پنجاه تومان انعام بدهیم و همچین جوراب یکی از خواجه سرایان را، و پنجاه تومان هم به او بدهیم و کلاه سید اسمعیل خواجه را هم به سر خرس بگذاریم، بیست تومان هم به او بدهیم و این مدتی است رسم شده نمی‌توان نکرد. پس امروز که شکار نشد، ۱۲۰ تومان منفعت شد….» (فی جمعه غره ذیحجه‌الحرام ۱۳۰۵)
◽️برگرفته از خاطرات روزنامه حسینقلی میرزا عمادالسلطنه